عَلَی الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِین [1] بپوشان و به کار عدل و انصاف بدار و از هر چه ترسانم مرا ایمن ساز به نگهبانی خود ای نگهدار و عصمت بخش خدا ترسان عالم. که به عیب خودش می پردازد و به عیوب دیگران کاری ندارد [2]. اگر رفیق شما عیبی دارد به کسی نگو! این عمل شما از مصادیق غیبت است و اعمال چهل روز را از بین می برد[3]. رو پلیدی ها می نشیند؛ دوست شما اگر بدی دارد؛ بدی او را نبین؛ صفات خوب او را ببین [5] ؛ انقلاب خوبی های فراوانی دارد؛ بعضی ها مثل مگس فقط روی بدی های آن دست می گذارند؛ شما خوبی های آن را هم ببینید. اگر بدی هم می بینید؛ این بدیها هم از خودمان است و مربوط به انقلاب نیست؛ مراجع تضعیف انقلاب را جایز نمی دانند ؛ اگر تو انقلابی هم نباشی تضعیف انقلاب جایز نیست؛ اگر کسی علیه انقلاب حرف بزند و انقلاب تضعیف شود و آمریکا بیایید مطمئن باشید وضع ما بدتر می شود، بر فرض که انقلاب ما بدی هم داشته باشد، باز بهتر است از تسلط آمریکا بر ما بدتر از همه بدی هاست. اهل مطالعه است؛ اینطور حرف نمی زند؛ شما مگر اوضاع عراق و دیگر بلاد مسلمین و دنیا را نمی بینید؛ آنها کجا امنیت دارند؟!. انقلاب ما را به انقلاب حضرت مهدی(علیه السلام) متصل بفرما. آمده است: خوشا بحال کسی که عیوبش او را از پرداختن به عیب های دیگران باز داشته است. [6] بودن به معاش بقدری که زندگی انسان بگذرد به قول مردم « آب باریکه » داشته باشد. شبان مقداری شیر برای ایشان آورد و حضرت برای او دعا کردند، که خدایا به قدر کفاف به او روزی بده. امتناع کرد و نیاورد؛ حضرت برای او دعا کردند؛ که خدایا به او مال و ثروت بده. دعا کرد و برای دومی طلب مال و ثروت نمودند!؟ قدر کفاف نمودم؛ چراکه مال زیاد اسباب زحمت آدمی است. [7] ایشان به اندازه یک کاسه برنج از آن کیسه برداشتند و گفتند: همین مقدار برای امشب کافی است؛ و امر کردند که بقیه این برنج را به فقراء بدهید. ذخیره کنند! از خدا به قدر کفاف روزی بخواهید؛ ثروت زیاد خوب نیست؛ البته نداری هم خوب نیست . خلاصه اهل قناعت باشید. محمد حسین زاهد ؛ که اهل قناعت بود ؛ عزیز بودند . روزی که ایشان رحلت کرد [10] تشییع جنازه با شکوهی برگزار شد به طوری که از مسجد جامع تهران تا ابن بابویه مردم پیاده او را حمل می کردند آن هم با آن جمعیت فراوان . همه این امور بخاطر اخلاقیات بالای ایشان بود که یکی از آن خصال صفت قناعت بود. متوجه بوی غذا دیگری می شوند؛ از ایشان سئوال می کند که شما غذای دیگری هم درست کرده اید؟! همسر ایشان جواب داد، بله غذای ساده و مختصری مهیا کرده ام. ایشان گفتند: پس یکی از این دو خورش را بیاور و از هر دو غذا میل نکردند؛ هر کسی که اهل قناعت باشد عزیز است. می توانید از سهم امام نخورید، خود من هم الان از سهم امام استفاده نمی کنم. از همان گوشتی به من بده که به همه می دهی؛ با اینکه ایشان مجتهد بود، خرید منزل را هم انجام می داد؛ به نانوایی هم که می رفت، تا آخر صف می ایستاد تا افراد جلوی او نان نمی گرفتند؛ ایشان نان نمی خرید؛ ایشان ازاولیاء الهی بودند. این صفت ایشان بخاطر عدالت او بود. کن و دعا های امروز را در حق من مستجاب کن.
شرح دعای روز دوازدهم در بیان آیت الله مجتهدی(ره)؛
به عیب خودتان بپردازید نه به عیب دیگران
دعای روز دوازدهم:
اللَّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ وَ احْمِلْنِی فِیهِ
ای خدا در این روز مرا به زیور ستر و عفت نفس بیارای و به جامه قناعت و کفاف
اللَّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ
خدایا در ماه رمضان مرا بدو چیز زینت بده؛ یکی: ستر و دیگری؛ عفاف
ستر یعنی؛ گناهان مردم را مخفی کن، دنبال عیوب خویشتن باش، خوشا بحال بنده ای
همچون مگسان تو بر پلیدی منشین
شما مثل زنبور عسل باشید [4]؛ که فقط روی گل ها می نشیند؛ مثل مگس نباشید که بر
اگر کسی می گوید آمریکا بهتر است؛ بخاطر عوامی اوست؛ کسی که عاقل است؛ کسی که
یقینا اگر آمریکا بر ما مسلط شود دمار از روزگار مسلمین در می آورد؛ خدایا این
ادامه دعا
خدایا مرا به ستر زینت بده؛ مرا طوری قرار بده که دنبال عیب مردم نباشم؛ در حدیث
وَ الْعَفَافِ
عفاف به معنی؛ گناه نکردن است؛ و انسان عفیف؛ به معنی کسی که که اهل گناه نیست.
وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ
خدایا؛ به من دو لباس بپوشان؛ لباس قناعت و لباس کفاف؛ کفاف به معنی؛ راضی
طلب روزی به قدر کفایت
رسول خدا در مسیری به گله گوسفندان رسیدند و به شبانی فرمودند: کمی شیر بیاورید؛
باز در جای دیگر حضرت از شبان دیگری در خواست مقداری شیر کردند؛ ولی آن شبان
اصحاب تعجب کردند؛ و گفتند چگونه است که برای اولی که شیر آورد حضرت آنطور
حضرت فرمودند: دعای حقیقی همان دعای اول بود؛ که برای او از خدا طلب روزی به
فضل و بخشش علما
در باره شیخ محمد حسین زاهد، گفته اند؛ که کسی برای ایشان یک کیسه برنج آورده بود؛
در قدیم مردم شب به شب غذا تهیه می کردند؛ اینطور نبود که برای چند ماه غذا در منزل
شعر:
قناعت توانگر کند مرد را ****خبر کن حریص جهانگرد را [8]
درحدیث داریم « عَزَّ مَن قَنَع و ذَلَّ مَن طَمع » [9] قناعت انسان را عزیز میکند ؛ امثال شیخ
روزی مرحوم شیخ محمد حسین زاهد، مقداری ماست تهیه کرده بودند که با همسرشان بخورند؛
ایشان از وجوهات استفاده نمی کردند، کار می کرد و روزی خودش را در می آورد تا
وَ احْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ
خدایا مرا اهل عدل و انصاف قرار بده
رفتار متواضعانه آیت الله شیخ حسین کبیر
مرحوم آیت الله شیخ حسین کبیر [11] وقتی برای خرید به قصابی می رفت به قصاب می گفت:
وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ
خدایا از هرچیزی که از آن می ترسم در امانم بدار
بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِین
به عصمت خودت؛ به حفظ خودت؛ به نگهبانی خودت قسم که مرا از امور مورد ترس نگهداری